اون مثل داداشم بود..............پیشرو
اون مثل داداشم بود يعنی…........................
اگه نگرانی داشت يا کمبود ناهمواری داشت راهش يا کج بود
گذر ماهها سخت بود و ناراحت بود يکی کنارش تا آخر بود
حتی اگه باز باهاش قهر بود
دغدغش، دغدغم بود خنده اش، قهقهم بود
بد باهاش حرف ميزدم مصلحت بود
مشکلا برطرف بود. در حد توانم بهش ياد دادم در حد سوادم
که اگه خيلی ها برنده نباشن ولی پيروزن، خسته نباشن
خودش ميدونه با کی ام........{منظور پیشرو}
آسمونش اگه ستاره نداشت با چراغ قوه بالا سرش بودم
اگه لخت ميشدن بالها، پرش بودم که پرواز از يادش نره،
حفظ بکنه آسمونا مال مان، حتی اگه باشه سلول درش سفت
ميدونه با کی ام تخم چشم بود، نشون ميدادم کلی نکته بهش
ميدونه با کی ام خوبش رو ميخواستم، خدا شاهده، لعنت به منکرش2
اون مثل داداشم بود چه جوری بدم توضيح بهت؟
هيچوقت فکر نميکردم اينطوری شه نه، نکن توجيهش. مگه جز اينه
که همه خوبيارو واسش آرزو ميکردم که روحيه ش شه بازم شاد؟ ها؟
مرام رو اونی که از قصد باخت همش
تا رفيقش رو برنده ببينه يادم داد. آه…؛
ببين… به مولا اگه خطری، تهديد ميکردش اولين،
کاری که بايد ميکرد اين بود، يه زنگ به من سريع بزنه
چند دقيقه بعد تو راه بوديم، ما وعده الکی نميديم
خلافی دست بغلی و مابقی داستان رو هم که همه بلدين
من هنوز همونم، همون عوض اونایی شدن که نموندن پهلوم
اين که هميشه حاضر نبودم، قبول ولی باور کن در اون حد نبود
من که ديگه انتظاری ندارم ازش جز يکی
که پيشرفت بکنه و ما هم پز بديم عجول بود، وقتی گفتم بکنه صبر
شايد فکر کرده حاجيت اونو بکنه دک ولی تقصير اون نيست، چون کل شهر........................................................
در هم ميمالن، حق ميدم بکنه شک
ميدونه با کی ام تخم چشم بود، نشون ميدادم کلی نکته بهش
ميدونه با کی ام خوبش رو ميخواستم، خدا شاهده، لعنت به منکرش2
اون مثل داداشم بود....................................{پیشرو}
نظرات شما عزیزان: