پیشرو دور دنيا
آه رويایی ترين جایی که فکر بکنی ميبرمت عزيزم...
نگران هيچی نباش...
پـــــــــــــــــــــــــــــــــيــــــــــــــــــــــــــشــــــــــــــــــــــــــــــرو
با کشتی ميچرخونمت دور دنيا اووو / دستاتو باز ميکنی ميزنيم زل به موجا اووو
مهتاب مياد و با هم روی عرشه خوابيم اووو / دوست داريم هميشه تو همين لحظه باشیم
اونقدر دوست دارم که نميدونی / بايد همه دنيا رو بخاطرم بپيچونی
لب اقيانوس هند با يه دونه بنز ميام دنبالت / بوا رو ميچرخيم بعدش ميريم تو لنج
دنيا رو ميچرخونمت سالی دوبار / و از همين اقيانوس ميرسيم آريزونا
وقتشه بخوريم بريانی هندو/يه حالی بدی به لبای زندانی عشق تو
بری برام برقصی روی عرشه/با گرمای عشقت بکنی منو نعشه
چند ساعت ديگه ميرسيم استراليا/لب ساحل ميدمت يه مشت و مالی داغ
بعدش وقتشه بخريم دو تاباديگارد/کانگوروها روببينيم بگيريم ماهی باز
خوابت مياد؟ امشبو ميمونيم ملبورن / پس موهاتو در بيار از بيگودی ول کن
بوی استوا مياد/قبل خواب بهتره بخوريم تو پوست نارگيلا يه چایی داغ
تا بياد آفتاب روز يکشنبه / تو خواب آلود سرت رو شونه ی منه
با کشتی ميچرخونمت دور دنيا اووو / دستاتو باز ميکنی ميزنيم زل به موجا اووو
مهتاب مياد و با هم روی عرشه خوابيم اووو / دوست داريم هميشه تو همين لحظه باشیم
قبل اروپا ميبرمت به آفريقا / تو راه برگشت ميبرمت به اروپا
ميريم به شرق جزيره ی ماداگاسکار / شکار ميريم با قبیله ی کاچاکاما
بزن آب آناناس ماداگاسکار/ ميگرديم دنبال شنای زمان ماهاراجا
با ماها باش / که برات آوردم حتی گنجای بناهای متروکه ی آپادانارو
سوارت ميکنم رو يه شير ماده / و طلسمش ميکنم که بشينه پاشه
طلا برات ميارم با نگين الماس/وقتشه ادامه بديم و بريم به دريا
دست تکون بده به شنای سفيد صحرا / چون ميرسيم آمريکا نيومکزيکو الان
حالا بعد از اين همه راه از اقيانوس اسپانيایی زبونا ميان با کلتاشون
فرار ميکنيم از دست سرخ پوستا / سر هر تپه يه داستان جديده
توی آفتاب شديدش غروبو گم کرديم / نگاه کرديم به آسمون و شد نزديک
با کشتی ميچرخونمت دور دنيا اووو / دستاتو باز ميکنی ميزنيم زل به موجا اووو
مهتاب مياد و با هم روی عرشه خوابيم اووو / دوست داريم هميشه تو همين لحظه باشیم
هوا سرده بايد از دل کوه بريم / زنگ زدم منتظره يه هليکوپتريم
خانومی بدون که درا بازه با « پيشـرو » / ميريم سوار جتمون شيم تو سانفرانسيسکو
کشتی رو بيخيال عصری هلنديم/نميتونيم از شدت مستی بلندشيم
ميبرمت يه جایی که هيچ آدمی نيست / خودم واست درست ميکنم يه پيتزا پنيری
ايستگاه بعدی قطارمون ميخوره پاريس / همه پنجره های خريدو ميکنيم خالی
پاييز بر ميگرديم از پاريس و از ترکيه ميرسيم به تهران
آه! لوس لوسيه من خيلی جاهایی مونده که نبردمت...
اين تازه سفر اول بود... هه هه!
با کشتی ميچرخونمت دور دنيا اووو / دستاتو باز ميکنی ميزنيم زل به موجا اووو
مهتاب مياد و با هم روی عرشه خوابيم اووو / دوست داريم هميشه تو همين لحظه باشیم
نظرات شما عزیزان: