به
سلامتی عاشق های که دوستی می کنند نه هوس.
شانه
ات را دیر آوردی سرم را باد برد.
زخمی
بود، درمانش که کردم زخمیم کرد ورفت.
طناب
را به گردنم انداختند
گفتند: آخرین آرزو....
گفتم: دیدن عشق....
گفتند: خسته است....
تا صبح برایت طناب بافته.
سنگسارم
کرد
با همان سنگ های که برایش سنگ تمام گذاشتم.
بر
تابوتم نماز نخوان نیست رسم ادب تو ایستاده
باشی و من دراز کشیده باشم.
به
شانه ام میزنی که غم هایم را بتکانی
به چه دل خوش کرده ای
به
تکاندن برف از شانه آدم برفی.
زندگی
مرگ است مرگم زندگی
سپس
زندگی بر مرگ
و
مرگ بر زندگی.
امروز
عکس هایش را می سوزانم
کاری که مدت ها است عکس هایش با من میکنند.
همیشه
کسی که نشسته خسته نیست
شاید جای برای رفتن ندارد.
جای
خالی با خیال پر نمیشود........بخواب.
غصه
نخور کنار آمده ام با نبودنت
خیلی که دلم بگیرد گریه میکنم.
او
هنوز روسری آبی در سر میکند و.....
من سیگاری با فیلتر قرمز در دهانم.....
چهشهرآورد سنگینی است بین من و تو.....
گفت
خیالت تخت وفادارم
و خیالم تختی شد برای عشق بازیش با دیگران.
چه
بسا اشخاصى که تنها با صداى کلنگ گورکن، از خواب بیدار مىشوند.
بخیل،
براى ثروت خود نگهبان است و براى وارث، انباردار.
احساساتم
نه خوبند
و نه بد اما به خاطر اینکه مال من هستند اهمیت دارند.
گاهی
باید قبل از برطرف شدن نقص‌های خودمان، نقص‌هایمان را بپذیریم.
من، با
کناری
ات
کنار
نمی آیم
!
کنار
می روم
…
اینجا
زمین است، زمین گرد است
!
تویی
که مرا دور زدی … فردا به خودم خواهی رسید
حال و
روزت دیدنیست…
دوستت
دارم” را برای هر دویمان فرستادی
هم
من، هم او
خیانت
میکردی یا عدالت ؟
اون
لحظه که گفتی : یکی بهتر از تورو پیدا کردم
یاد
اون روزایی افتادم که به ۱۰۰
تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم
…
باران
همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند.ن امردیست
آن
همه اشک را به یک چشمک فروختن..
هر
روز این عشق یکطرفه را طی میکنم
یکبار
هم تو گامی بدین سو بردار
نترس جریمه
اش با
من
!
به تو
که فکر می کنم بی
اختیار به
حماقت
خود لبخند می زنم سیاه
لشکری
بودم در
عشق
تو
و فکر
می کردم بازیگر نقش اولم
افسوس…
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند 